فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Drunkenness

ˈdrəŋkənnəs ˈdrʌŋkənnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

مستی، نشئگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

His drunkenness led to a series of regrettable choices.

مستی او منجر به یک سری انتخاب‌های پشیمان‌کننده شد.

The documentary explored the impact of drunkenness on families and communities.

این مستند به بررسی تأثیر نشئگی بر خانواده‌ها و جوامع می‌پردازد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drunkenness

  1. noun inebriety
    Synonyms:
    intoxication inebriation tipsiness dipsomania alcoholism intemperance boozing insobriety crapulence
    Antonyms:
    sobriety temperance abstinence soberness

لغات هم‌خانواده drunkenness

ارجاع به لغت drunkenness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drunkenness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drunkenness

لغات نزدیک drunkenness

پیشنهاد بهبود معانی