گذشتهی ساده:
entombedشکل سوم:
entombedسومشخص مفرد:
entombsوجه وصفی حال:
entombingزیر خاک کردن، دفن کردن، مقبره ساختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The dead were entombed ceremoniously.
رفتگان را طی مراسم رسمی دفن کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «entomb» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entomb