با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Lay To Rest

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

idiom
به خاک سپردن، خاک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
idiom
خاک کردن، دفن کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lay to rest

  1. verb bring to an end
    Synonyms: annul, bring to a close, bury, cancel, entomb, hold a funeral, inter, invalidate, lay in the grave, negate, nullify, put an end to, put six feet under, put to rest, revoke, undo, void

ارجاع به لغت lay to rest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lay to rest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lay-to-rest

لغات نزدیک lay to rest

پیشنهاد بهبود معانی