آخرین به‌روزرسانی:

Entourage

ˌɑːntuːˈrɑːʒ ˈɒntʊrɑːʒ

شکل جمع:

entourages

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

محیط، دور و بر اطرافیان، دوستان، همراهان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the bridegroom's entourage

همراهان داماد

the prime minister and his entourage

نخست‌وزیر و همراهانش

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد entourage

  1. noun followers
    Synonyms:
    associates companions company attendants groupies staff retainers escort following suite cortege train retinue court courtiers hangers-on sycophants toadies
    Antonyms:
    leader

سوال‌های رایج entourage

شکل جمع entourage چی میشه؟

شکل جمع entourage در زبان انگلیسی entourages است.

ارجاع به لغت entourage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entourage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entourage

لغات نزدیک entourage

پیشنهاد بهبود معانی