(در اصل) بندآوردن، ایستاندن، گیردار کردن
(نادر) جلوگیری کردن، نگذاشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They tried to estop the war on holy days.
آنان سعی میکردند که در روزهای عزیز جنگ را متوقف کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «estop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/estop