با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Executive Officer

American: ɪgˈzekjətɪvˈɑːfəsər British: ɪɡˈzekjʊtɪvˈɒfɪsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(ارتش) افسر اجراییات (توپخانه)، افسر انجامگر، معاون یکان، افسر تیر (توپخانه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت executive officer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «executive officer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/executive officer

لغات نزدیک executive officer

پیشنهاد بهبود معانی