با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Floodgate

ˈflʌdɡeɪt ˈflʌdɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    سیل‌گیر، دریچه سد
    • - His murder opened the floodgates of revolution.
    • - قتل او سیل‌بندهای انقلاب را گشود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد floodgate

  1. noun Regulator consisting of a valve or gate that controls the rate of water flow through a sluice
    Synonyms: sluice-gate, sluice, sluicegate, spout, sluice valve, conduit, penstock, head gate, water-gate

Idioms

ارجاع به لغت floodgate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «floodgate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/floodgate

لغات نزدیک floodgate

پیشنهاد بهبود معانی