Fluorescent

flʊ- / / flɔː- flʊəˈresnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
دارای تشعشع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
adjective
فلورئورسان، لامپ مهتابی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fluorescent

  1. noun A lighting fixture that uses a fluorescent lamp
    Synonyms: fluorescent fixture

ارجاع به لغت fluorescent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fluorescent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fluorescent

لغات نزدیک fluorescent

پیشنهاد بهبود معانی