آبوهوا سرمازدگی، یخزدگی بافت بدن در اثر سرما
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Gloves protect fingers from frostbite.
دستکش انگشتان را از سرمازدگی حفظ میکند.
His ears were frostbitten and they had to cut them off.
گوشهای او یخزده بود و مجبور شدند آنها را ببرند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frostbite» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frostbite