آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Gnash

næʃ næʃ

معنی gnash | جمله با gnash

noun verb - transitive adverb

دندان‌قرچه کردن، دندان به‌هم فشردن (از خشم)، به‌هم فشردن، به‌هم ساییدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

His teeth gnashed in anger.

از شدت خشم دندان‌قروچه می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gnash

  1. verb grind
    Synonyms:

ارجاع به لغت gnash

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gnash» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gnash

لغات نزدیک gnash

پیشنهاد بهبود معانی