دندانقرچه کردن، دندان بههم فشردن (از خشم)، بههم فشردن، بههم ساییدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His teeth gnashed in anger.
از شدت خشم دندانقروچه میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gnash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gnash