با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gnarly

ˈnɑːrli ˈnɑːli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (شاخه‌ی درخت) گره‌دار، گره‌گره
    • - gnarly branches
    • - شاخه‌های گره‌دار
    • - There were low trees with thick, gnarly branches.
    • - آن‌جا درخت‌های کوتاه با شاخه‌های کلفت گره‌دار بود.
  • slang
    فجیع، افتضاح، بد
    • - gnarly conditions
    • - وضعیت فجیع
    • - Have you ever had a gnarly car incident?
    • - تا حالا تصادف بدی داشته‌ای؟
  • slang
    محشر، معرکه، خفن
    • - He was a gnarly dude.
    • - عجب آدم خفنی بود.
    • - What a gnarly song!
    • - عجب آهنگ خفنی!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد gnarly

  1. adjective cool, excellent
    Synonyms: boss, finest, great, hairy, keen, magnificent, marvelous, neat, nifty, sensational, superb, swell, wonderful

ارجاع به لغت gnarly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gnarly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gnarly

لغات نزدیک gnarly

پیشنهاد بهبود معانی