(شاخهی درخت) گرهدار، گرهگره
gnarly branches
شاخههای گرهدار
There were low trees with thick, gnarly branches.
آنجا درختهای کوتاه با شاخههای کلفت گرهدار بود.
فجیع، افتضاح، بد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
gnarly conditions
وضعیت فجیع
Have you ever had a gnarly car incident?
تا حالا تصادف بدی داشتهای؟
محشر، معرکه، خفن
He was a gnarly dude.
عجب آدم خفنی بود.
What a gnarly song!
عجب آهنگ خفنی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gnarly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gnarly