آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Have A Ball

معنی have a ball | جمله با have a ball

idiom

کیف کردن، لذت بردن، حال کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Everyone had a ball at the party.

همه در مهمانی حال کردند.

He and I just have a ball.

من و اون حسابی کیف می‌کنیم باهم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد have a ball

  1. verb have fun
    Synonyms:
    enjoy party rejoice revel celebrate make merry live it up let loose get down kick up one’s heels go to town raise the roof let off steam paint the town red raise hell beat the drum get it on jubilate revere

ارجاع به لغت have a ball

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «have a ball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-a-ball

لغات نزدیک have a ball

پیشنهاد بهبود معانی