با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

I

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun pronoun A1
(اول شخص مفرد) من (درحالت مفعولی me گفته می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun pronoun
خود، خودیت، خویشتن
noun pronoun
نهمین حرف الفبای انگلیسی
noun
آواهای این حرف ("i" در pick)
noun
نهمین، نهمین درجه (یا دسته یا مرتبه و غیره)
- I have two brothers.
- من دو برادر دارم.
- I love her and she loves me.
- من او را دوست دارم و او مرا دوست دارد.
- I love my children.
- من فرزندان خود را دوست دارم.
- I will take what is mine.
- آنچه را که به من تعلق دارد، برخواهم داشت.
- I think therefore I am.
- (دکارت) فکر می‌کنم، لذا وجود دارم.
- I would rather die on my feet than live on my knees.
- ایستاده (مردانه) مردن را به زانوزده زندگی کردن ترجیح می‌دهم.
- The "we" is more important than the "I".
- «ما» از «من» مهمتر است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (I) ید، عنصر ید (نماد شیمیایی عنصر Iodine)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد i

  1. noun The smallest whole number or a numeral representing this number
    Synonyms: iodine, one, 1, iodin, ace, single, atomic number 53, unity
  2. noun The 9th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: i
  3. Used of a single unit or thing; not two or more
    Synonyms: one, 1, ane
  4. pronoun
    Synonyms: myself, ego, self, yours-truly, number one

ارجاع به لغت i

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «i» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/i

پیشنهاد بهبود معانی