آخرین به‌روزرسانی:

Idolatry

aɪˈdɑːlətri aɪˈdɒlətri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

بت‌پرست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

in an age when idolatry was common

در دورانی که بت‌پرستی متداول بود

Her love of jewelry borders on idolatry.

عشق او نسبت به جواهرات به سر‌حد پرستش رسیده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد idolatry

  1. noun the worship of idols
    Synonyms:
    worship adoration idolism
  1. noun extreme devotion
    Synonyms:
    fervor infatuation adulation hero worship

ارجاع به لغت idolatry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «idolatry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/idolatry

لغات نزدیک idolatry

پیشنهاد بهبود معانی