آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Incidentally

ˌɪnsəˈdentli ˌɪnsəˈdentli

معنی incidentally | جمله با incidentally

adverb C1

برحسب اتفاق، پیشامدوار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

they met incidentally.

آن‌ها برحسب اتفاق ملاقات کردند.

The information was only discovered incidentally.

اطلاعات تنها بر حسب اتفاق کشف شدند.

adverb

راستی، ضمنا، اتفاقا، لزوما، بطور لزوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Incidentally, I wanted to have a word with you about your travel expenses.

اتفاقاً، می‌خواستم درمورد هزینه سفرت با شما صحبت کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incidentally

  1. adverb by chance
    Synonyms:
    accidentally unexpectedly casually fortuitously in passing by the way parenthetically obiter as a by-product as side effect not by design in related manner remotely subordinately
    Antonyms:

سوال‌های رایج incidentally

معنی incidentally به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «incidentally» در زبان فارسی به معنی «به‌طور تصادفی»، «به صورت اتفاقی» یا «در ضمن» ترجمه می‌شود.

این واژه قید است و برای بیان موضوعی استفاده می‌شود که به صورت غیرمستقیم یا فرعی در جریان یک سخن یا رویداد مطرح می‌شود. ریشه‌ی آن از واژه‌ی لاتین incidens به معنی «رخدادن» یا «اتفاق افتادن» گرفته شده است. «Incidentally» در زبان انگلیسی، کاربردی دوگانه دارد: گاهی برای اشاره به رخدادی اتفاقی و غیرمنتظره و گاهی برای اضافه کردن نکته‌ای جانبی یا فرعی در مکالمه یا نوشته.

در کاربرد روزمره، این واژه برای معرفی اطلاعات غیرمرتبط یا فرعی به کار می‌رود. برای مثال، جمله‌ی Incidentally, I met Sarah at the store به معنی «اتفاقاً من سارا را در فروشگاه دیدم» است. در اینجا، دیدار با سارا موضوع اصلی نیست و گوینده آن را به صورت فرعی و تصادفی مطرح می‌کند. این کاربرد به مخاطب نشان می‌دهد که اطلاعات ارائه‌شده مهم نیستند اما ارزش اشاره دارند و ممکن است به بحث اصلی مرتبط شوند یا صرفاً نکته‌ای جانبی باشند.

در متون ادبی و گفتاری رسمی، «incidentally» اغلب به عنوان ابزار انتقال یا پیوند دهنده بین ایده‌ها به کار می‌رود. نویسندگان و سخنرانان از آن برای وارد کردن جزئیات تکمیلی یا نکات غیرمستقیم استفاده می‌کنند، بدون آن که جریان اصلی روایت یا استدلال را قطع کنند. این کاربرد باعث می‌شود که متن روان، طبیعی و همزمان غنی از اطلاعات فرعی شود. برای مثال، در مقاله‌ای تحلیلی، جمله‌ای مانند Incidentally, this approach has also proven effective in other studies می‌تواند توجه خواننده را به یافته‌های جانبی جلب کند بدون آن که تمرکز اصلی تحلیل کاهش یابد.

از نظر روان‌شناختی، «incidentally» حس اتفاقی بودن، شگفتی یا غیرمنتظره بودن را منتقل می‌کند. این واژه به مخاطب می‌گوید که آنچه مطرح می‌شود، در مسیر طبیعی جریان اصلی قرار ندارد و ممکن است کشف یا مشاهده‌ای تصادفی باشد. به همین دلیل، در مکالمات روزمره، استفاده از «incidentally» به نوعی زنده کردن گفتار و ایجاد تنوع کمک می‌کند و حس طبیعی و صمیمی بودن صحبت را تقویت می‌کند.

در سطح فرهنگی، «incidentally» بازتابی از انعطاف زبان و توانایی بیان روابط غیرمستقیم است. بسیاری از زبان‌ها، به ویژه زبان انگلیسی، دارای ابزارهای مشابهی برای بیان نکات جانبی و ایجاد انتقال نرم میان ایده‌ها هستند. این ویژگی به نویسنده یا سخنران اجازه می‌دهد که اطلاعات اضافی یا مشاهدات شخصی را به شکلی طبیعی و محترمانه وارد گفتگو کند. «incidentally» نه‌تنها کاربرد عملی و معنایی دارد، بلکه نقشی هنری و بلاغی نیز ایفا می‌کند و جریان گفتار را جذاب‌تر و متنوع‌تر می‌سازد.

ارجاع به لغت incidentally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incidentally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incidentally

لغات نزدیک incidentally

پیشنهاد بهبود معانی