فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Irreducible

ˌɪrəˈduːsəbl ˌɪrɪˈdjuːsəbl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal

غیرقابل کاهش، کاهش‌ناپذیر، غیرقابل‌ تقلیل، ساده‌نشدنی، ناکاستنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The scientist argued that the complexity of the system was irreducible.

دانشمند استدلال کرد که پیچیدگی این سیستم غیرقابل تقلیل است.

Despite efforts to simplify the process, some steps proved to be irreducible.

علی‌رغم تلاش برای ساده‌سازی فرایند، برخی از مراحل ساده‌نشدنی بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irreducible

  1. adjective incapable of being made smaller or simpler
    Synonyms:
    basic fundamental unchangeable immutable indelible indestructible imperishable incapable of being diminished irrevocable indissoluble inextinguishable intransmutable
    Antonyms:
    reducible

ارجاع به لغت irreducible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreducible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irreducible

لغات نزدیک irreducible

پیشنهاد بهبود معانی