فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jogging

ˈdʒɑːɡɪŋ ˈdʒɒɡɪŋ

گذشته‌ی ساده:

jogged

شکل سوم:

jogged

سوم‌شخص مفرد:

jogs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1

دو آهسته، پیاده‌روی سریع

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Jogging is a great way to stay fit and improve cardiovascular health.

پیاده‌روی سریع راه بسیار خوبی برای متناسب ماندن و بهبود سلامت قلبی‌-عروقی است.

I like to listen to music while I go jogging.

دوست دارم وقتی به دو آهسته می‌روم موسیقی گوش کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jogging

  1. verb continue talking or writing in a desultory manner
    Synonyms:
    rambling clipping trotting loping
  1. verb activate, push
    Synonyms:
    activating pushing stimulating prompting reminding notifying shaking exercising running pacing trotting cantering nudging prodding poking jostling jabbing jiggling digging
    Antonyms:
    repressing

ارجاع به لغت jogging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jogging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jogging

لغات نزدیک jogging

پیشنهاد بهبود معانی