آخرین به‌روزرسانی:

Knife-edge

ˈnaɪfedʒ ˈnaɪfedʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

لبه‌ی تیغ، وضع حساس، موقعیت حساس

The negotiation between the two countries was on a knife-edge, with tensions rising and the possibility of conflict looming.

مذاکرات بین دو کشور با افزایش تنش‌ها و احتمال بروز درگیری در لبه‌ی تیغ بود.

The stock market was on a knife-edge, with investors anxiously watching for any signs of a downturn.

بازار سهام در وضع حساسی بود و سرمایه‌گذاران با نگرانی نشانه‌های رکود را دنبال می‌کردند.

noun

لبه‌ی چاقو (و هر چیز برنده‌ی مشابه دیگر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The chef carefully balanced the tomato on the knife-edge before slicing it even pieces.

سرآشپز با دقت گوجه‌فرنگی را روی لبه‌ی چاقو متعادل کرد و سپس آن را به یکدست برش داد.

Be careful with that knife-edge! It's very sharp and can easily cut through your finger.

مراقب لبه‌ی چاقو باش! بسیار تیز است و به‌راحتی می‌تواند انگشتت را ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knife-edge

  1. noun the sharp cutting side of the blade of a knife
    Synonyms:
    cutting-edge

ارجاع به لغت knife-edge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knife-edge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knife-edge

لغات نزدیک knife-edge

پیشنهاد بهبود معانی