آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Kvetch

kvetʃ kvetʃ kvetʃ

معنی kvetch

verb - intransitive noun

(عامیانه) اصرار کردن

verb - intransitive noun

(عامیانه) شکایت کردن، غرولند کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
verb - intransitive noun

(عامیانه) آدم غرولندو، آدم همیشه ناخشنود، آدم بدقلق

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kvetch

  1. verb express complaints, discontent, displeasure, or unhappiness
    Synonyms:
    complain kick sound-off plain quetch
    Antonyms:

ارجاع به لغت kvetch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kvetch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kvetch

لغات نزدیک kvetch

پیشنهاد بهبود معانی