جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنیها
Kvetch معنی
kvetʃ
kvetʃ
kvetʃ
آخرین بهروزرسانی:
۱۱ تیر ۱۳۹۹
Verb - intransitive
Noun
(عامیانه) اصرار کردن
Verb - intransitive
Noun
(عامیانه) شکایت کردن، غرولند کردن
Verb - intransitive
Noun
(عامیانه) آدم غرولندو، آدم همیشه ناخشنود، آدم بدقلق
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک kvetch
-
kuvasz
-
kuwait
-
kv or kv
-
kvass
-
kvell
- kvetch
-
kw or kw
-
kwacha
-
kwangju
-
kwanza
-
kwashiorkor
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری