با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Leaped

American: ˈlept British: liːpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    leaped
  • شکل سوم:

    leaped
  • سوم شخص مفرد:

    leaps
  • وجه وصفی حال:

    leaping

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adverb C2
زمان گذشته ساده فعل Leap

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun verb - transitive verb - intransitive adverb
قسمت سوم فعل Leap
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leaped

  1. verb Move forward by leaps and bounds
    Synonyms: sprung, jumped, bounded, vaulted, surged, soared, skipped, bounced, risen, rebounded, pranced, plunged, lunged, increased, hurdled, hopped, gambolled, galloped, frisked, cleared, cavorted, capered, bucked, ascended
  2. verb Jump down from an elevated point
    Synonyms: jumped, vaulted, sprung, hurdled
    Antonyms: plummeted, fallen

ارجاع به لغت leaped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leaped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leaped

لغات نزدیک leaped

پیشنهاد بهبود معانی