آخرین به‌روزرسانی:

Minimally

ˈmɪnəmli ˈmɪnɪmli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

در حد بسیار کمی، به‌طور ناچیز، به‌طور جزئی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The factory was minimally damaged by the fire.

این کارخانه در اثر آتش‌سوزی به‌طور جزئی آسیب دید.

The episode was reported minimally in the press.

در حد بسیار کمی به این رویداد در مطبوعات پرداخته شد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده minimally

ارجاع به لغت minimally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minimally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minimally

لغات نزدیک minimally

پیشنهاد بهبود معانی