در حد بسیار کمی، بهطور ناچیز، بهطور جزئی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The factory was minimally damaged by the fire.
این کارخانه در اثر آتشسوزی بهطور جزئی آسیب دید.
The episode was reported minimally in the press.
در حد بسیار کمی به این رویداد در مطبوعات پرداخته شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «minimally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minimally