Nonage

ˈnoʊnɪdʒ ˈnəʊnɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فاقد اهلیت قانونی، صغیر، خردی، عدم بلوغ، عدم رشد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- These are the poems of his nonage.
- این اشعار مربوط به دوران خردسالی او است.
- She was bored with the suitor's nonage.
- شخصیت کودک مانند آن خواستگار او را ملول می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonage

  1. noun Any age prior to the legal age
    Synonyms: childhood, immaturity, minority, youth, adolescence, infancy
    Antonyms: majority
  2. noun The state or period of being under legal age
    Synonyms: minority, infancy

ارجاع به لغت nonage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonage

لغات نزدیک nonage

پیشنهاد بهبود معانی