Objet D'art

ˌɑːbʒeɪ ˈdɑːr ˌɒbʒeɪ ˈdɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کار هنری، اثر هنری، چیز هنری، زیور هنری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The house is decorated with objets d'art from around the world.
- خانه با اشیای هنری از سرتاسر دنیا تزیین شده است.
- the museum's collection is strongest in objets d'art
- موزه قوی‌ترین مجموعه کارهای هنری را دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد objet d'art

  1. noun art object
    Synonyms:
    work of art piece design composition piece of art art work object of art artistic production collector's piece study curio knickknack

ارجاع به لغت objet d'art

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «objet d'art» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/objet-dart

لغات نزدیک objet d'art

پیشنهاد بهبود معانی