با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

One-horse

ˌwʌnˈhɔːrs ˌwʌnˈhɔːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
تک‌اسبه، یک‌اسبه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The small, one-horse carriage trundled along the country road.
- کالسکه‌ی کوچک تک‌اسبه در امتداد جاده‌ی روستایی به‌آرامی حرکت می‌کرد.
- The one-horse carriage slowly made its way down the cobblestone street.
- کالسکه‌ی یک‌اسبه به‌آرامی به سمت پایین خیابان سنگ‌فرش رفت.
adjective informal
کوچک، کم‌اهمیت، ناچیز
- The one-horse town had only a store.
- این شهر کوچک فقط یک فروشگاه داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد one-horse

  1. adjective Small in size
    Synonyms: small, inadequate, junky
  2. adjective Small and remote and insignificant
    Synonyms: jerkwater, pokey, poky

ارجاع به لغت one-horse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «one-horse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/one-horse

لغات نزدیک one-horse

پیشنهاد بهبود معانی