فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Orally

ˈɔːrli ˈɔːrli ˈɒrəli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

زبانی، شفاهاً، به صورت شفاهی

The therapist encouraged the patient to express their feelings orally during the therapy session.

درمانگر بیمار را تشویق کرد که احساساتش را به صورت شفاهی در جلسه‌ی درمان بیان کند.

The teacher explained the complicated concept orally to the students.

معلم مفهوم پیچیده را شفاهاً برای دانش‌آموزان توضیح داد.

adverb

دهانی، (داروو غیره) به صورت خوراکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orally

  1. adjective from the point of view of the speaker
    Synonyms:
    verbally not written
  1. adverb by spoken rather than written means
    Synonyms:
    by word of mouth

ارجاع به لغت orally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/orally

لغات نزدیک orally

پیشنهاد بهبود معانی