Outfight

ˌaʊtˈfaɪt ˌaʊtˈfaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
پیروز شدن، از میدان در کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outfight

  1. verb To get the better of another
    Synonyms: excel, beat, whip

ارجاع به لغت outfight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outfight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outfight

لغات نزدیک outfight

پیشنهاد بهبود معانی