با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Paradigmatic

ˌperədɪɡˈmæt̬ɪk ˌpærədɪɡˈmætɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
زبان‌شناسی جانشینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- A paradigmatic relation is a relation that holds between elements of the same category.
- رابطه‌ی جانشینی رابطه‌ای است که بین عناصر یک دسته‌ی یکسان برقرار است.
- paradigmatic axis
- محور جانشینی
adjective
نمونه‌ای، مثال‌واره‌ای، پارادایمی، پارادایماتیک
- His biography is paradigmatic of the experiences of this generation.
- بیوگرافی او مثال‌واره‌ای از تجربیات این نسل است.
- paradigmatic learning
- یادگیری پارادایماتیک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد paradigmatic

  1. adjective Having the nature of, constituting, or serving as a type
    Synonyms: archetypal, archetypic, archetypical, classic, classical, model, prototypal, prototypic, prototypical, quintessential, representative, typic, typical
  2. adjective Related as members of a substitution class
    Antonyms: syntagmatic

لغات هم‌خانواده paradigmatic

ارجاع به لغت paradigmatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paradigmatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paradigmatic

لغات نزدیک paradigmatic

پیشنهاد بهبود معانی