آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pent-up

ˌpent ˈʌp ˌpent ˈʌp

معنی pent-up | جمله با pent-up

adjective

(احساسات و غیره) فروخورده، سرکوفته، سرکوب‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

pent-up anger

خشم فروخورده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pent-up

  1. adjective held within
    Synonyms:
    restrained repressed inhibited constrained restricted checked suppressed curbed stifled smothered held-back bridled bottled-up held in check
    Antonyms:
    released public

ارجاع به لغت pent-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pent-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pent-up

لغات نزدیک pent-up

پیشنهاد بهبود معانی