آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pent

American: ˈpent British: pent

معنی pent | جمله با pent

noun adverb

محصور، بسته (غالباً با up و in )، مقید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He was pent up for ten years.

او ده سال در زندان بود.

She could no longer control her pent-up feelings.

او دیگر قادر نبود که احساسات سرکوب‌شده‌ی خود را مهار کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pent

  1. verb enclose
    Synonyms:
    enclosed confined fenced walled imprisoned caged cooped jailed folded cribbed immured mewed
    Antonyms:
    released freed
  1. verb produce a literary work
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. adjective closely confined
    Synonyms:

ارجاع به لغت pent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pent

لغات نزدیک pent

پیشنهاد بهبود معانی