محصور، بسته (غالباً با up و in )، مقید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was pent up for ten years.
او ده سال در زندان بود.
She could no longer control her pent-up feelings.
او دیگر قادر نبود که احساسات سرکوبشدهی خود را مهار کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pent