جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنیها
Quartered معنی
American:
ˈkwɔːrtərd
British:
ˈkwɔːtəd
آخرین بهروزرسانی:
۲۸ بهمن ۱۳۹۸
Adjective
چارکشده، چهار یک شده، بخششده به چهار قسمت
Adjective
(بهویژه سرباز) مسکن داده شده، ساکن (در)
Adjective
(الوار) چهار تخته شده
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک quartered
-
quarter-hour
-
quarter-phase
-
quarterage
-
quarterback
-
quarterdeck
- quartered
-
quarterfinal
-
quarterfinalist
-
quartering
-
quarterly
-
quartermaster
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری