آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Domiciled

ˈdɑː- / / ˈdoʊ- ˈdɒməsaɪld

سوم‌شخص مفرد:

domiciles

وجه وصفی حال:

domiciling

معنی domiciled

adjective

مقیم، ساکن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد domiciled

  1. verb make one's home in a particular place or community
    Synonyms:
    lived resided dwelt abode housed
  1. verb to provide with often temporary lodging
    Synonyms:
    housed accommodated lodged boarded quartered roomed bedded bunked billeted harbored berthed bestowed

سوال‌های رایج domiciled

وجه وصفی حال domiciled چی میشه؟

وجه وصفی حال domiciled در زبان انگلیسی domiciling است.

سوم‌شخص مفرد domiciled چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد domiciled در زبان انگلیسی domiciles است.

ارجاع به لغت domiciled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domiciled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/domiciled

لغات نزدیک domiciled

پیشنهاد بهبود معانی