با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rough-and-ready

ˌrʌf ən ˈredi ˈrʌfəndˈredɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سرهم‌بندی‌شده، دم‌دستی، سردستی، کارراه‌انداز (در عین حال مؤثر)، سرانگشتی (محاسبه)، بدون تشریفات، خشن (و تا حدودی گستاخ) (شخص)، راحت و بی‌تجمل، ساده و راحت (مکان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Your rough-and-ready methods are practical.
- روش‌های دم‌دستی‌ات کاربردی هستند.
- a rough-and-ready cabin
- اتاقک ساده و راحت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rough-and-ready

  1. Synonyms: ad-lib, extemporaneous, improvised, makeshift, wild-and-woolly, provisional, crude, jerry-built

ارجاع به لغت rough-and-ready

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rough-and-ready» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rough-and-ready

لغات نزدیک rough-and-ready

پیشنهاد بهبود معانی