فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Routing

American: ˈruːtɪŋ British: ˈruːtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

routed

شکل سوم:

routed

سوم‌شخص مفرد:

routes

معنی

noun adverb

مسیرگزینی، مسیریابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد routing

  1. verb cause to flee
    Synonyms:
    expelling
    Antonyms:
    losing winning
  1. verb dig with the snout
    Synonyms:
    rooting hunting rummaging uncovering gouging

ارجاع به لغت routing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «routing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/routing

لغات نزدیک routing

پیشنهاد بهبود معانی