۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Sabbatical

səˈbætɪkl səˈbætɪkl

شکل جمع:

sabbaticals

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

(مخصوص اساتید دانشگاهی) فرصت مطالعاتی، دوران استراحت، مرخصی با حقوق (یک ماه تا یک سال)

After years of hard work, he finally earned a well-deserved sabbatical.

پس‌از سال‌ها تلاش و کوشش، سرانجام موفق به کسب یک فرصت مطالعاتی شایسته شد.

She decided to take a sabbatical to focus on her health and well-being.

او تصمیم گرفت برای تمرکز بر سلامتی و تندرستی خود، دوران استراحتی را بگذراند.

adjective

تعطیلی، مرخصی، (مربوط به) (فرصت) مطالعاتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The company offers a sabbatical program for its employees to rejuvenate their spirits.

این شرکت یک برنامه‌ی مرخصی برای کارکنان خود می‌گذارد تا روحیه‌ی آن‌ها را تجدید کند.

I decided to embark on a sabbatical adventure to explore new cultures and broaden my horizons.

تصمیم گرفتم برای کشف فرهنگ‌های جدید و گسترش افق‌های فکری‌ام وارد یک ماجراجویی مطالعاتی شوم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sabbatical

  1. noun leave
    Synonyms:
    vacation holiday time off leave of absence break recess liberty furlough

سوال‌های رایج sabbatical

شکل جمع sabbatical چی میشه؟

شکل جمع sabbatical در زبان انگلیسی sabbaticals است.

ارجاع به لغت sabbatical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sabbatical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sabbatical

لغات نزدیک sabbatical

پیشنهاد بهبود معانی