Schoolboy

ˈskuːlbɔɪ ˈskuːlbɔɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شاگرد آموزشگاه، شاگرد دانش‌آموز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد schoolboy

  1. noun
    Synonyms: lad, learner, pupil, youth

ارجاع به لغت schoolboy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «schoolboy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/schoolboy

لغات نزدیک schoolboy

پیشنهاد بهبود معانی