فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Set Out

American: ˈsetˈaʊt British: setaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb B2
    به تفصیل شرح دادن
  • phrasal verb
    نقشه کشیدن، طرح ریختن
  • phrasal verb
    قصد کردن، عهده‌دار شدن، متقبل شدن
  • phrasal verb
    شروع به‌ کار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد set out

  1. phrasal verb Explain something or give exact details (usually in writing)
  2. phrasal verb Go out, leave
  3. phrasal verb Start an activity with the intention of finishing it

ارجاع به لغت set out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/set out

لغات نزدیک set out

پیشنهاد بهبود معانی