با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Snipe

snaɪp snaɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive adverb
جانورشناسی نوک دراز، پاشله، از کمینگاه تیر به اردوی دشمن زدن، از کمینگاه به‌سوی دشمن تیراندازی کردن (با at )، پاشله شکار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snipe

  1. verb Attack in speech or writing
    Synonyms: ambush, shoot, attack, round, murder, assail, lash-out, assault
  2. verb Aim and shoot with great precision
    Synonyms: sharpshoot

ارجاع به لغت snipe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snipe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snipe

لغات نزدیک snipe

پیشنهاد بهبود معانی