فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ten-strike

tɛn straɪk tɛn straɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

ورزش ضربه (در بولینگ ده پین)

He bowled a perfect ten-strike, knocking down all ten pins with one ball.

او ضربه‌ای عالی زد و هر ده پین را با یک توپ به زمین زد.

She bowled a perfect ten-strike, earning her team valuable points.

او ضربه‌ای بی‌نقص زد و امتیازات ارزشمندی را برای تیمش به ارمغان آورد.

noun informal

موفقیت بزرگ، کامیابی بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The CEO's new marketing campaign was a ten-strike, increasing sales by 50% in just one month.

کمپین بازاریابی جدید مدیرعامل، موفقیت بزرگ بود و در تنها در عرض یک ماه، فروش را ۵۰ درصد افزایش داد.

The author's latest novel was a ten-strike, becoming a bestseller within its first week of release.

تازه‌ترین رمان این نویسنده کامیابی بزرگی بود و در هفته‌ی اول انتشار در صدر پرفروش‌ترین‌ها قرار گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ten-strike

  1. noun a score in tenpins: knocking down all ten with the first ball
    Synonyms:
    strike
  1. noun a dazzling, often sudden instance of success
    Synonyms:
    hit smash hit smash wow sleeper boff boffo boffola

ارجاع به لغت ten-strike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ten-strike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ten-strike

لغات نزدیک ten-strike

پیشنهاد بهبود معانی