کودن، احمق، پخمه، دیرآموز، کندذهن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The thick-witted driver caused a major traffic jam.
رانندهی پخمه باعث ترافیک شدید شد.
The thick-witted student struggled to grasp the complex theories presented in the physics lecture.
دانشجوی دیرآموز برای درک نظریههای پیچیدهی ارائهشده در سخنرانی فیزیک تلاش میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thick-witted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thick-witted