امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thigh

θaɪ θaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    thighs

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thigh

  1. noun The upper joint of the leg of a fowl
    Synonyms: groin, femur, leg, ham, thigh-bone, flank, second-joint, proximal segment, gammon, hock, loins
  2. adjective
    Synonyms: crural

ارجاع به لغت thigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thigh

لغات نزدیک thigh

پیشنهاد بهبود معانی