فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Thigh

θaɪ θaɪ

شکل جمع:

thighs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

کالبدشناسی ران (قسمتی از پای انسان و برخی جانوران که بین زانو و لگن قرار دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The thigh is one of the strongest muscles in the body.

ران یکی از قوی‌ترین عضلات بدن است.

She felt a cramp in her thigh after the long run.

پس‌از دوندگی طولانی، در ران خود احساس گرفتگی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thigh

  1. noun the part of the leg located between the hip and the knee
    Synonyms:
    leg ham femur groin flank loins hock gammon thigh-bone second-joint proximal segment

ارجاع به لغت thigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thigh

لغات نزدیک thigh

پیشنهاد بهبود معانی