آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Trigger-happy

ˈtrɪɡəhæpi ˈtrɪɡəhæpi

معنی trigger-happy | جمله با trigger-happy

adjective informal

دست‌به‌ماشه، آماده‌ی شلیک

The officer was reprimanded for being trigger-happy during the operation.

مامور به‌خاطر عجول بودن در شلیک هنگام عملیات توبیخ شد.

Trigger-happy behavior can lead to unnecessary violence.

رفتار دست‌به‌ماشه می‌تواند به خشونت غیرضروری منجر شود.

adjective

ناپسند زودجوش، تندخو، عصبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

His trigger-happy nature made it difficult to have calm discussions with him.

طبیعت تندخوی او، برقراری بحث‌های آرام را دشوار می‌کرد.

A trigger-happy individual is a danger to themselves and everyone around them.

فرد عصبی، برای خود و همه‌ی اطرافیانش خطرناک است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد trigger-happy

  1. adjective marked by extreme intensity of emotions or convictions; inclined to react violently; fervid

ارجاع به لغت trigger-happy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trigger-happy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trigger-happy

لغات نزدیک trigger-happy

پیشنهاد بهبود معانی