امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Triggerman

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

ماشه‌کش، آدمکش سریع‌العمل در میان جماعت اوباش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد triggerman

  1. noun a professional killer who uses a gun
    Synonyms:
    hitman gunman shooter hit-man gun for hire hired-gun gun torpedo gunslinger
  1. noun one who murders another
    Synonyms:
    killer murderer slayer homicide manslayer butcher cutthroat slaughterer massacrer murderess

ارجاع به لغت triggerman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triggerman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triggerman

لغات نزدیک triggerman

پیشنهاد بهبود معانی