فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Triumphal

traɪˈʌmfl traɪˈʌmfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (مربوط به) پیروزی، پیروزمندانه
    • - a triumphal smile
    • - لبخند پیروزمندانه
    • - a triumphal parade
    • - رژه‌ی پیروزی
  • adjective
    به‌دلیل پیروزی، به نشانه‌ی پیروزی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد triumphal

  1. adjective Relating to, having the nature of, or experiencing triumph
    Synonyms: triumphant, ceremonial, conquering, garlanded, exultant, victorious, exulting, laurel-crowned, jubilant, winning, prideful, rejoicing

ارجاع به لغت triumphal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triumphal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triumphal

لغات نزدیک triumphal

پیشنهاد بهبود معانی