جای پارک خالی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It was difficult to find a vacant parking space downtown.
پیدا کردن جای پارک خالی در مرکز شهر دشوار بود.
He was lucky to find a vacant parking space right in front of the store.
او خوش شانس بود که یک جای پارک خالی درست جلوی فروشگاه پیدا کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vacant parking space» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vacant-parking-space