فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Valet

ˈvælɪt ˈvælət / / ˈvæleɪ

گذشته‌ی ساده:

valeted

شکل سوم:

valeted

سوم‌شخص مفرد:

valets

وجه وصفی حال:

valeting

شکل جمع:

valets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

هتل پیشخدمت مخصوص لباس، متصدی جامه‌شویی و اتو کردن و انجام خدمات شخصی، متصدی شستن لباس میهمانان، متصدی لباس‌شویی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی هتل

مشاهده

I left my suit with the hotel valet for cleaning.

کت و شلوارم را برای تمیز کردن نزد متصدی لباس‌شویی هتل گذاشتم.

The valet quickly gathered my clothes for dry cleaning.

پیشخدمت مخصوص لباس سریع لباس‌های مرا برای خشک‌شویی جمع کرد.

noun countable

انگلیسی آمریکایی متصدی پارک خودرو، متصدی پارکینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The valet parked the car in front of the hotel entrance.

متصدی پارکینگ ماشین را جلوی ورودی هتل پارک کرد.

The valet opened the door of the car for the passenger.

متصدی پارک خودرو در ماشین را برای مسافر باز کرد.

noun countable

خدمتکار، نوکر، پیشخدمت مخصوص، نوکر ویژه، ملازم

The valet drove the sports car to the garage to be washed.

خدمتکار ماشین اسپرت را به گاراژ برد تا شسته شود.

The wealthy man's valet greeted him at the door and took his coat.

نوکر مرد ثروتمند جلوی در به او سلام کرد و کتش را گرفت.

verb - transitive

انگلیسی بریتانیایی تمیز کردن (به‌ویژه داخل چیزی)

She asked her brother to valet her car before the road trip.

او از برادرش خواست که ماشینش را قبل‌از سفر جاده‌ای تمیز کند.

It's important to valet your shoes regularly to maintain their appearance.

مهم است که کفش‌های خود را به‌طور مرتب تمیز کنید تا ظاهر خود را حفظ کنید.

verb - transitive

پیشخدمتی کردن

She valets for a living at the upscale restaurant.

او برای امرارمعاش در رستوران مجلل پیشخدمتی می‌کند.

Can you valet in my hotel?

آیا می‌توانید در هتل من پیشخدمتی کنید؟

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد valet

  1. noun a manservant who acts as a personal attendant to his employer
    Synonyms:
    servant man attendant manservant dresser squire body-servant gentleman equerry gentleman's gentleman valet de chambre valet-de-chambre

ارجاع به لغت valet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «valet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/valet

لغات نزدیک valet

پیشنهاد بهبود معانی