با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Viability

vaɪəˈbɪləti ˌvaɪəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    بقا، دوام
    • - The company's financial viability was in jeopardy after a major economic downturn.
    • - بقای مالی شرکت پس از یک رکود اقتصادی بزرگ در خطر بود.
    • - The success of the product launch will depend on the viability of the marketing strategy.
    • - موفقیت لانچ محصول به دوام استراتژی بازاریابی بستگی دارد.
  • noun uncountable
    زیست‌شناسی زنده‌مانی، قابلیت زیستن، زیست‌پذیری
    • - The viability of the endangered species is a primary concern for conservationists.
    • - زنده‌مانی گونه‌های در حال انقراض یکی از نگرانی‌های اصلی طرفداران محیط‌زیست است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت viability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «viability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/viability

لغات نزدیک viability

پیشنهاد بهبود معانی