بقا، دوام
The company's financial viability was in jeopardy after a major economic downturn.
بقای مالی شرکت پس از یک رکود اقتصادی بزرگ در خطر بود.
The success of the product launch will depend on the viability of the marketing strategy.
موفقیت لانچ محصول به دوام استراتژی بازاریابی بستگی دارد.
زیستشناسی زندهمانی، قابلیت زیستن، زیستپذیری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The viability of the endangered species is a primary concern for conservationists.
زندهمانی گونههای در حال انقراض یکی از نگرانیهای اصلی طرفداران محیطزیست است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «viability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/viability