آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

باور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baavar /

belief, trust, credence, opinion, conviction, idea, creed, faith, persuasion

belief

trust

credence

opinion

conviction

idea

creed

faith

persuasion

اعتقاد، عقیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او هنوز بر این باور است که شوهرش بالأخره با او آشتی خواهد کرد.

She still clings to the idea that her husband will finally make up with her.

باور تقویت‌شده

a reinforced belief

نمونه‌جمله‌های بیشتر

زهرا به او با نگاهی آمیخته از باور و تردید نگاه کرد.

Zahra looked at him with a mixture of belief and suspicion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باور

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
باورداشت برداشت
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت باور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باور

لغات نزدیک باور

پیشنهاد بهبود معانی