امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

band
band, rope, cord, fastening, clamp, brace, cremp - iron, [lit.]chains, dam, joint, stanza, stleieght, [paper] ream

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
شعر
strophe, verse, stanza
article, reservation
clause
مجازی hedge, thread
موسیقی movement
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بند

  1. مترادف:
    حبل رسن رشته ریسمان طناب نخ
  1. مترادف:
    ترک زین
  1. مترادف:
    بست عقد قید گره گیر
  1. مترادف:
    پیوند لولا مفصلگاه مفصل
  1. مترادف:
    استخوان انگشت
  1. مترادف:
    اتصالگاه پیوندگاه گره‌گاه
  1. مترادف:
    تله دام
  1. مترادف:
    رهن گرو
  1. مترادف:
    گرفتاری مخمصه
  1. مترادف:
    آز طمع
  1. مترادف:
    یک زوج‌گاو
  1. مترادف:
    حیله

ارجاع به لغت بند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بند

لغات نزدیک بند

پیشنهاد بهبود معانی