امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تافتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

taaftan
to cause to glow, to make radhot, to twist, to shine, tobecome redhot

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تافتن

  1. مترادف:
    برافروختن روشن‌شدن برق زدن درخشیدن
  1. مترادف:
    افروختن تابیدن گداختن
  1. مترادف:
    آزرده شدن مکدر شدن دلگیرشدن
  1. مترادف:
    اعراض کردن برگرداندن روی‌برگردانیدن
  1. مترادف:
    تحمل کردن تاب آوردن
  1. مترادف:
    رشتن تاب دادن پیچیدن
  1. مترادف:
    سرپیچی کردن روی‌گردان شدن

ارجاع به لغت تافتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تافتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تافتن

لغات نزدیک تافتن

پیشنهاد بهبود معانی