آخرین به‌روزرسانی:

تالاب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آبگیر، برکه

فونتیک فارسی

taalaab
اسم

pond, pool, lagoon, marsh, tarn

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مرغابی‌ها بر تالاب فرود می‌آمدند.

Ducks were lighting on the pond.

انعکاس درختان بر تالاب راکد به طور نفسگیری زیبا بود.

The reflection of the trees in the still pond was breathtakingly beautiful.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تالاب

  1. مترادف:
    آبدان آبگیر استخر برکه برم غدیر نورنجه
    متضاد:
    جوی نهر رود

ارجاع به لغت تالاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تالاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تالاب

لغات نزدیک تالاب

پیشنهاد بهبود معانی